سفارش تبلیغ
صبا ویژن

                          


 

1- دیروز در بین زیرنویس های شبکه خبر یکی توجه من را خیلی به خود جلب کرد، نوشته بود:«نیل آرمسترانگ، نخستین فردی که بر کره ماه قدم گذاشت در 82 سالگی در آمریکا در گذشت». برخی بخش های بعدی اخبار، همین خبر را اعلام کردند.

2- چندی پیش در مورد همین سفر جناب آرمسترانگ- که کاملا اتفاقی آمریکایی است- به ماه فکر می کردم که یک سوال خیلی ذهنم را درگیر کرده بود: چرا بعد از چند سفر اعجاب انگیز آن هم در بیش از 40 سال قبل، دیگر هیچ کشوری کنجکاو نشده تا علی رغم این همه پیشرفت های چشمگیر رخ داده در صنایع فضایی، برای یک بار هم که شده دست به این اقدام بزند؟! چرا خود آمریکا در طی این چهل سال این کار را تکرار نکرده تا به یافته های علمی جالب تری دست یابد؟ چرا این موفقیت کهنه با پیشترفت های نوی بشریت همچنان دست نخورده باقی مانده است و امروز در هیچ کجای دنیا هیچ دولتی برنامه ای برای سفر به ماه ندارد و همه - از جمله خود ما- هنوز تلاش می کنند به جمع معدود کشورهایی بپوندند که میمون و سوسک و سایر حیوانات به فضا فرستاده و آنها را در فضای بی کران رها کرده اند؟ چرا این همه پیشرفت در طی این چند دهه، همچنان این قله افتخار را برای یک کشور غربی، بکر و دست نخورده نگه داشته است؟ ....؟!

3- چه طور است که برای برخواستن یک فضا پیما از سطح زمین خودمان نیاز به یک سکوی پرتاب فوق پیشرفته با تمام امکانات و محاسبات فوق دقیق داریم ولی فضاپیمای آرمسترانگ آنقدر راحت از سطح ناهموار و ناشناخته کره ماه بدون هیچ سکوی پرتابی می پرد و به سلامت به زمین می رسد؟ بسیاری از محققان معتقدند علم بشر هنوز به حدی پیشرفت نکرده که بتواند امروزه نیز به ماه سفر کند، چه رسد به اینکه بیش از چهل سال قبل اینکار را کرده باشد! اهل فن در کلیپ های موجود از سفر به ماه تناقض های آشکاری یافته اند که با واقعیت های ماه ناسازگار است، چرا کسی توجهی به اینها نمی کند....؟!

آرمسترانگ ماه

4- از بچه دهاتی های بی سواد، تا مادر بزرگ و پدر بزرگ هامون و تا همین کتاب های درسی تاریخ و علوم خودمان، از هر کدام بپرسید «چه کسی کشف کرد زمین گرد است؟» همه بدون ذره ای تامل می گویند: «گالیله»

5-  ترم اول ارشد فلسفه وقتی داشتیم برای درس منطق، کتاب «اشارات و تنبیهات» ابن سینا رو می خواندیم، بو علی به عنوان یک مثال بدیهی برای یک قضیه نوشته بود : «زمین کروی است»! و واضح است که وقتی چیزی را به عنوان مثال یک جمله در علمی بی ربط به نجوم - یعنی منطق- مطرح می کنیم، این جمله باید مورد قبول قاطبه دانشمندان آن دوران حتی غیر منجمان- باشد وگرنه بلاشک به اصل مثال ایراد وارد می کنند. جالب تر آنجاست که بدانید بر این کتاب در همان دوران منجم بزرگی همچون خواجه نصیر الدین طوسی شرح نوشته است و اصلا بر این مثال ایرادی وارد نکرده! حتی فخر رازی که خدای ایراد وارد کردن به ابن سینا است بر این مثال وی هیچ ایرادی وارد نکرده! قطب الدین شیرازی هم در شرح خود بر این کتاب ابن سینا هیچ خدشه ای بر این مثال وارد نمیکند! ابن سینا و خیلی افراد دیگر بیش از هزار سال قبل به راحتی از کروی بودن زمین به عنوان یک مساله بدیهی سخن گفته اند، در حالیکه گالیله چندین قرن پس از ابن سینا و در مغرب زمین به جرم سخن گفتن از کروی بودن زمین شکنجه میشود!!!

6- جایی می خواندم این کلمه «آنفولانزا» که پزشکان ما سعی می کنند آنرا با نهایت لهجه ممکن به انگلیسی تلفظ کنند تا با کلاس تر باشند، همان بیماری «انف العنز?» (به معنای بینی بز) خودمان در زمان های بسیار دور بوده که پس از ترجمه کتاب های فاخر جهان اسلام در پزشکی به زبان های لاتین، پزشکان اروپایی به دلیل اینکه می خواستند با کلاس تر باشند سعی می کردند آنرا با نهایت لهجه ممکن به عربی تلفظ کنند و در طی قرون متمادی به این شکل تغییر یافته است! جای دیگری نوشته بود این کلمه با کلاس «الگوریتم» که مبنای علم برنامه نویسی امروز است در واقع لاتین ترجمه کلمه «الخوارزمی» است که به نام این دانشمند بزرگ جهان اسلام است! ....!

7- قرار است ما باور کنیم آرمسترانگ پا به ماه گذارده است و گالیله نخستین کسیست که در مخیله اش گنجید که زمین گرد است، باور کنیم اکثر قوانین پایه در ریاضیات را غربی ها یافتند و مهد فلسفه جهان یونان بوده و ایرانیان و هندوها از فلسفه چیزی نمیدانستد! قرار است سعی کنیم کلمات «آنفولانزا، الگوریتم و...» را با نهایت لهجه انگلیسی تلفظ کنیم تا نکند غیر علمی سخن گفته باشیم! قرار است در سر کلاس های ریاضی و مهندسی دانشگاه هایمان حتی اعداد را هم به لاتین بنویسیم تا نکند محاسباتمان با اعداد خودمان غلط از آب در بیایند! قرار است...!

8- اینها تنها قطعاتی کوچک از پازلی است که غرب برای ذهن یک جوان کشور جهان سوم نامیده شده از سوی همان غرب، به این نام مفتخر شده!- چیده شده اند تا با ساختن عظمتی دروغین از خود، و القای احساس حقارت و نتوانستن در دیگران، پای حرکت دیگران را فلج و بی انگیزه نمایند و از این طریق ناجوانمردانه خود را در اوج نگه دارند! باید خودمان کاری کنیم، حالا که آنها دارند زمین می خورند!!!

همین!!!!

 






نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91 شهریور 6 توسط حق جو